مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
شنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۳۱ ب.ظ

عاشقانه وارهای همان جاده

این ″جاده″ بود که در ابتدا عاشق تو شد!

عاشق تویی که در انتهای آن مسیر،

تا نهایت یک حرف،یک باور،یک اندیشه،

ایستادی و وسعت یک خاک را به نام خود زدی!

وسعتی که تمام وجود جاده″را گرفت...که محو تو شد...که مجذوب تو...

بعدتر که شد،آدم ها که گذشتند با هر وسیله و اسباب نقل دهنده و انتقال دهنده تا حریم تو،

بعدتر که شد،آدم ها که تفاوت این جاده با باقی جاده های جهان را زیر سم اسب ها و بعدتر زیر چرخ ماشین ها به احساس رسانیدند،

دریافتند که نه...این مسیر تاب نمی آرد طی کردن راه را با این قبیل از اسباب.

پای پیاده می طلبید این مسیر...

و اینگونه شد که آدم ها،از عاشقانه وار های همان ″جاده″،

به تحملِ سختیِ تا رسیدنِ به وصال رسیدند!تا خودت!

ببین که چگونه،چطور،

یک ″جاده″،

تمام عاشقان جهان را صبور کرد!

نظرات  (۲)

انتشار مطلب با ذکر نام نویسنده در کانال
حلال بفرمایید
اگه قرار باشه توی دنیا، فقط یه جاده به اسم "جاده عشق" ثبت بشه، به نظرم فقط و فقط شایسته ی همین جاده ست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">