مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
چهارشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۳۰ ق.ظ

داستان کوتاه

حالا تصمیم گرفته ام که داستان های کوتاهی را که پیش از این در جشنواره ها شرکت داده بودم،منتشر کنم.البته فعلا به صورت رمز دار.

انتشار داستان های کوتاه به معنای خالی از ایراد بودن آن ها نیست.بلکه هنوز یک جوجه نویسنده ام که دارد تلاش می کند تا فرارسیدن روزگارِ نویسنده ی واقعی شدنش.

اگر که شما داستان نویسی را پیش گرفته اید و از دانش ادبیات داستانی  بهره مندید،انتقادات تخصصی شما را پذیرا هستم.(دقت کنید که پیش از این اساسا آدم انتقادپذیری نبوده ام و از نقدهایی که بر نوشته هایم می رفت دل چرکین می شدم.اما این بار خود درخواست بیان انتقاداتتان را دارم.فقط لطفا با زبانی نرم!)

اما چنان که در حوزه داستان نویسی در حال حاضر فعالیت چندانی ندارید و کتاب خوان هستید،باز هم پذیرای احساسات شما بعد از خوانش داستان های خود هستم.

با احترامات فراوان


یک جوجه نویسنده

۹۶/۰۱/۱۶
یاس گل

نظرات  (۵)

منم رمزتو می خوام
 لطفا...
البته اگه راضی باشی این جوجه کتاب خوان داستانتو بخونه :)
من که رمز ندارم ولی خیلی هم داستان خوبیه خصوصا پاراگراف سوم :)
۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۵۴ نـسـیــــم دریـــا
سلام سرکار خانم یاسمن مجیدی عزیز:
*** ســــــــــال نــــــــــو بــــــر شمـــــــا بـــــزرگـــــوار مبــــــــارک بــــــــاد ***
*** ان شاءالله سال بسیار خوب همراه با سلامتی و شادی پیش رو داشته باشید ***
" الهی آمین "

سیاست خیلی وقت ها حال ادمو بد میکنه ولی لازمه زندگیه! 
باهاش دوس شی بد نیس ولی از دور 😊

سلام
منم رمز میخوام رفیق جان البته اگه دوس داری😉

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">