مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
جمعه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۵:۵۶ ب.ظ

بدون شرح

گاهى تو را باید،در میان واژه‌هاى خاموش و نجیب نوشته‌هایم جا بگذارم.

گمت کنم تا تنها خودم بدانم که کجاى این سیاه‌مشق‌ها قرارت داده‌ام.

دلخور نشو!اجبار،دست آدم‌ها را مى‌بندد.اما این یک اجبار تلخ نیست،بلکه شیرین است.

به شیرینى سروده‌هاى آخرینم که از تک تک آنها خبردار هستى.

برایت مى‌نویسم سلامتى...

مى‌نویسم معنویت،امید...چاره‌اى نیست.تا اطلاع ثانوى باید با این واژه‌ها مراقبت باشم.

بایستى آنقدر بنویسم،آنقدر به این نوشته‌ها وسعت دهم،تا محل سکونت فعلى‌ات- که در میان همین کلمات است- کوچک و تاریک نباشد!

نام خودم را هم به آنها اضافه مى‌کنم تا تنهایى،براى همیشه در ذهنت رنگ ببازد.

بیا آرزویى بکنیم...

آرزو کنیم که روزى از دل این واژه‌ها،پر غرور بیرون بیایى.

بیایى و فریادوار،حضورت را در زندگى جارى کنى....

 

۹۱/۱۱/۲۰
یاس گل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">