مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
دوشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۹، ۰۷:۳۴ ب.ظ

آن کادر قرمز رنگِ مردودی

من برای دومین بار با آن کادر قرمز رنگ مواجه شدم.برای دومین بار مردودی ام را جلوی چشمم دیدم.

برای دومین بار نتوانستم با خبر خوش قبولی نزد خانواده ام روم.

به همه ی دوستانم پیام دادم. به همه ی آن هایی که با اطمینان می گفتند پاییز امسال تو دانشجوی آن دانشگاهی.به آن ها گفتم که چه دیده ام.

پدر و مادر و خواهرم گفتند:عیبی ندارد.مهدیه بانو گفت:اعتراض نمی زنی؟مادربزرگم زنگ زد تا احتمالا کمی با من صحبت کند. اما راستش دلم نمی خواهد با کسی در این مورد صحبت کنم.لااقل برای مدتی.

زینب پرسید:حالا می خواهی چه کار کنی؟ گفتم : نمی دانم. فعلا نمی توانم تصمیم بگیرم. نیاز به فرصت دارم.

نیاز به تسکین دارم.

به مرمت خویش از نو ...

۹۹/۰۸/۰۵
یاس گل

نظرات  (۳)

سلام یاسمن

من امسال سومین باری بود که نرسیدم اما الان خوشحالم.

چونکه بهتر شد ،حتی شاید سال دیگه نخوام کنکور بدم و شاید سالهای بعد از این اتفاق خوشحال باشم.و تنها چیزی که این وسط آزارم میده نگاه اشتباه جامعه است نسبت به تحصیلات و نوع دانشگاه.امسال به دانشگاهی که از نطر علمی کمتره و رشته ای که تاحالا ازش خوشم نیومده رضا دادم چون انگار اینطور .....بهتره!خیلی بهتر.اگه خدام بخواد

 وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ

 

برات اون چیزی رو آرزو دارم که خیره .

 

پاسخ:
پس تو بهتر حال این روزهام رو می فهمی زینب
چون تو هم درد چندبار رد شدن رو کشیدی
راستش یه کم که بگذره منم تصمیم می گیرم چه کنم

راستی یاسمن .اتفاقی که برای من افتاد اینطور بود که مسیرم رو تغییر داد و نه هدفمو.هدف همونه ،ارزش ها و دوستداشتنی هام همونن منتها دیگه تعلق به دانشگاه خاص ندارن.

گرچه هنوز تصمیم قطعی برای کنکور سال بعد نگرفتم اما مسیر تازه برام خیلی جدی تر به نظر میرسه و صد البته شیرین تر.

نمیدونم این حرفام به دردت میخوره یا نه اما دوست دارم باهات در میان بزارم امیدوارم پرحرفی نکرده باشم.

پاسخ:
زینب.اگر دوست داشتی حتما بیا و بگو چه مسیری رو می خوای پیش بگیری. دوست دارم بدونم

بسا چیزی را ناخوش دارید، در حالی که خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید، در حالی که ضرر و شرّ شما در آن است. و خداوند (صلاح شما را) می داند و شما نمی دانید. (قسمتی از سوره بقره -آیه 216)

پاسخ:
ممنونم زهرا جان
ممنون که کنارمی و از هر راهی که بلدی کمک میکنی بهم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">