مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آرمیتا رضایی نژاد» ثبت شده است

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۳۰ ب.ظ

دست و جیغ و هورا

خواستم بگویم : « نمی دانم کِی بود و چطور بود و چگونه بود که برای نخستین بار انسان ها سالروز تولد خود را جشن گرفتند! » اما در همین راستا به مطلبی برخوردم که در آن  به رایج بودن برگزاری جشن تولد در میان اقوام ایرانی از گذشته های دور ،اشاره شده بود و در آن از ایرانیان به عنوان نخستین مردمانی یاد میشد که سالروز تولد خود را جشن می گرفتند!

بگذریم.اصلا چرا "تولد"؟

امروز به این فکر می کردم که اساسا رسالت چنین روزی چه باید باشد؟سالروز به دنیا آمدنمان را جشن می گیریم که چه؟؟؟!

تا شاید یادمان نرود همان طور که بر سن مان افزوده می شود به همان میزان(شاید هم کمی بیشتر یا کمتر)بر بار مسئولیتمان اضافه خواهد شد.و البته...از یک جایی به بعد، هرچه بزرگتر می شویم فرصت های ایجاد تغییرات اساسی در زندگی مان هم کمتر خواهد شد!به عبارتی سخت تر!

فرخنده پنداشتن و زنده نگاه داشتن چنین روزهایی صرفا از جهتِ دورِ هم جمع شدن و فریادهای "دست و جیغ و هورا" سر دادن و هدیه گرفتن نیست!

تولد یعنی تلنگر!

یعنی زنگ بیدار باش!

یعنی یادمان باشد آمده ایم تا ...

تفسیرش با تو!

 


براده های یک ذهن:

و اما 23آذر! مبارک باشد تولد 9ساله دختری که بارها در قاب تلویزیون دیدیم او را.

از پنج سالگی تا کنون!

از روز شلیک گلوله های مرگبار صهیونیستی بر ذهن بزرگ پدرش.

تا امروزی که با امید برگرداندن اسلحه به سمت قلب دشمن، بزرگ و بزرگ تر می شود.

آرمیتای عزیز ایران!میلادت مبارک.

۹ نظر ۲۱ آذر ۹۴ ، ۲۱:۳۰
یاس گل