اى شروع لطیف...
مدتها بود که فکر چیدمان سنگری در شکل و شمایل وبلاگ در سرم مىچرخید،اما یا فرصت قصد یارى نداشت یا گاهاً،داشتن و نداشتن آن،برایم بىتفاوت میشد.
مسئله اینجاست که فقط ایجاد وبلاگ دغدغهى ذهنىام نبود.آنچه که بیش از همه،برایم حائز اهمیت شده بود،تأثیر نوشتهها بر خوانندگان وبلاگ بود.نوشتههایى که تا دیروز،تنها خوانندهاش خودم یا اطرافیان نزدیکم بودند حالا دیگر قرار بود در معرض دید افراد جدیدى قرار بگیرند.پس احساس مسئولیتم نسبت به قلمم باید بیش از پیش افزایش مىیافت و آمادگى ورود به دنیایى جدید از مخاطبان را پیدا مىکردم.
من مسئول این نوشتهها هستم و تک تک این واژگان،در حکم فرزندانم...!
نمىدانم کیستى و با چه اعتقادات و افکارى وارد دنیاى کوچک من شدهاى!هرکه هستى قدمت خوش باد.اینجا،ورود براى عموم،آزاد است... .
خوش اومدی مسافر...