مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۴:۱۳ ب.ظ

کاغذهای حرام‌شده

این روزها شعر که می‌خوانم زمان در من به عقب برمی‌گردد و دوباره به نوزده سالگی می‌رسم.

این معجزه‌ی فراق است. فراق است که دوباره در انسان اشتیاق می‌آفریند، شور می‌دمد و بی‌قرارش می‌کند. انسان در فراق عاشق‌تر است.

در وصال نوعی سکون و آرامش نهفته است. عاشقِ دورافتاده از معشوق چون دریایی خروشان است و دلداده‌ی به محبوب‌رسیده دریای آرام.

این‌ها را حالا می‌فهمم که دیگر دانشجوی ادبیات نیستم. من هم زمانی -پیش از قبولی ارشد ادبیات- همان دریای خروشان بودم. دو سالی لذت وصال را چشیدم و آرام گرفتم و حالا، حالا که چند ماه از روز دفاعم گذشته است دوباره به هجران مبتلا گشته‌ام. هجرانی که این بار به عمد و به قصد خوش دارم ادامه‌دار باشد، چرا که به سرخوشیِ این‌روزهایم دل‌بسته‌ام و این ناآرامی را دوست می‌دارم.

دیروز پای یکی از غرفه‌ها شنیدم پسری به دوستش می‌گفت: «شاعران فقط کاغذ حرام می‌کنند.»

من با کوله‌باری از کاغذهای حرام‌شده به خانه برگشتم.

 

۰۳/۰۲/۲۲
یاس گل

نظرات  (۵)

انا من المجرمین منتقمون

پاسخ:
😄

=))))

واقعا جالبه وقتی می‌بینم یکی یه رشته تحصیلی و خیلی دوست میداره .

پاسخ:
😄🌹

کاغذ های حرام شده ای که من دوستشون دارم :)

پاسخ:
دقیقا 

نوشته هاتو دوست دارم 

زیبا مینویسی 

پاسخ:
عزیزی، از لطفته

اینجا کاغذ حرام کردن نیست

پر کردن است

پاسخ:
درود
بله، غنی‌سازی کاغذ است 👌

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">