مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
شنبه, ۶ مرداد ۱۴۰۳، ۰۹:۲۲ ب.ظ

در گرماگرم روزهای مطلوب تابستان

این بار با مادرم به نشست کتابخوانی رفتم. مادرم دوست داشت گاهی در این نشست‌ها شرکت کند، اما نگران بود که شاید سن و سالش با سن و سال شرکت کنندگان جور در نیاید. به او گفتم این حرف‌ها را رها کند و اگر دوست دارد با من بیاید.

در گرم‌ترین روز سال راه افتادیم. بعد از اینکه گشت کوتاهی در مجتمع تجاری زدیم، وارد نشست شدیم. به خاطر گرمی هوا و البته موقعیت مکانی نشستمان، جلسه خلوت‌تر بود. (و راستش من به خاطر روحیاتم، خلوتی را به شلوغی ترجیح می‌دهم.)

دو نفر از حاضران ساعت ۶ رفتند. ما گفتگو را آغاز کردیم، گزیده‌ای از کتاب را خواندیم، از داستانِ درونه گیری شده یا نقلِ داستان در داستان و کارکردِ تفسیری آن سخن گفتیم و مثل هر بار موضوع و دغدغه‌ای که در کتاب مطرح شده بود، در زندگی خود جستجو کردیم و از آن مثال‌هایی زدیم.

یکی از حاضران انگشتر زیبایی دست کرده بود. همان ابتدای جلسه این را به او گفتم. وقتی می‌خواستیم از یکدیگر خداحافظی کنیم، او هم گفت دلش می‌خواهد یادداشت‌هایی را که در مجلات می‌نویسم بخواند و نشانی صفحه‌ام را خواست.

این بار چون سردرد نداشتم، نور خورشیدِ رو به افول که از پنجره به درون کافه می تابید کمتر اذیتم کرد. موقع برگشت اسنپ هم ارزان بود و خیابان‌ها خلوت. برخلاف بار قبل.

دیروز روز خوبی برای من بود.

جلسه بعد کنار یکدیگر شعر خواهیم خواند.

 

۰۳/۰۵/۰۶
یاس گل

نظرات  (۵)

۰۷ مرداد ۰۳ ، ۱۳:۱۴ هارب .‌‌‌

تهرانه نشست‌هاتون؟

پاسخ:
بله. در غرب تهران برگزار می‌شه.

برام عجیبه که می‌گی به خلوتی علاقه‌مندی... در حالی که هم خیلی خوش صحبتی هم خوش انرژی، هم تیز و حواس جمع!

آدمی عجب موجود پیچیده‌ایه

پاسخ:
😅 معمولا وقتی از دورهمی‌های شلوغ برمی‌گردم انرژی خالی می‌کنم. خصوصا اگر غریبه توش زیاد باشه. ولی وقتی جمع خلوته راحت‌ترم.
۰۸ مرداد ۰۳ ، ۰۹:۵۵ حاج‌خانوم ⠀

سلام

خوش بگذره

اگر مطئمن بودم نشست ها زنانه برگزار میشه، دوست داشتم بیام. همیشه کتاب خوندن و حرف زدن از کتاب، برام لذت‌بخش‌ترین کار بوده...

کتاب واقعاً دوست مهربونم بوده، هست و ان‌شاءالله خواهد بود.

موفق باشی رفیق :)

پاسخ:
سلام عزیزم. ممنونتم.
آره متوجه هستم. حالا باز اگر بعدها جایی رو سراغ داشتم که فضاش برات مناسب‌تر و راحت‌تر بود می‌گم بهت.

الحمدالله. چی بهتر از این.
تنت سلامت.

سلام یاسمن جان، ما هم می‌تونیم شرکت کنیم؟

پاسخ:
سلام
بله. می‌تونی بیای. ایمیل یا آیدیت رو برام بگذار تا اطلاعات محل برگزاری رو بفرستم.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

خیلی ممنونم ازت.

******* *************************

*** ** **** *****************

پاسخ:
ممنونم عزیزم. برات ارسال کردم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">