مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
دوشنبه, ۸ مرداد ۱۴۰۳، ۰۱:۲۵ ب.ظ

مریضِ بد

منتظرم تا نامم را صدا کنند. در این بین با مجله‌ای که قصد دارم مقاله علمی‌-پژوهشی‌ام را بفرستم تماس می‌گیرم و می‌گویم بیش از یک هفته است که سایتشان باز نمی‌شود تا مقاله را بفرستم. می‌گویند سایت ما مشکلی ندارد.

بعد از گذشت یک ساعت و نیم بالاخره نوبتم می‌شود. دکتر می‌گوید: مریض بدی هستی. مریضی که دو سالِ پیش یک‌بار ویزیت شده و حالا رفته و بعد از این همه مدت با همان مشکل برگشته از نظر ما مریض بدی است. بعد هم تذکر می‌دهد که اگر این‌بار به موقع سر نزنم، دیگر ویزیتم نمی‌کند. داروها را می‌نویسد. می‌روم داروخانه. صبح دستمزد یکی از مجله‌ها را ریخته‌اند. یکی از لوسیون‌ها را ندارند. می‌گویند مشابهش را داریم با همان ترکیبات. می‌پرسم پس فرقی ندارند؟ می‌گوید: تنها فرقشان این است که آن یکی کاملا ایرانی است. این یکی هم کاملا ایرانی است. من که متوجه فرقشان نمی‌شوم. فقط بار اول کلمه کاملا را کمی محکم‌تر ادا کرده است. داروها را حساب می‌کنم و به سوی خانه برمی‌گردم.

نرسیده به خانه، مادرم را از دور می‌بینم. مثل کودکی ۸ ساله به طرفش می‌دوم.

 

+ قطعه غزال (کوچه عاشقی) از حمیدرضا ترکاشوند.

۰۳/۰۵/۰۸
یاس گل

نظرات  (۲)

۰۹ مرداد ۰۳ ، ۰۸:۰۲ حاج‌خانوم ⠀

سلام

منم منظورشو نفهمیدم!!!!

پاسخ:
😄
منم اون لحظه همین شکلی بودم. داشتم فکر می‌کردم مثلا یکیش ایرانی‌تر از اون یکیه؟ سر در نیاوردم. 

سلام

احتمالا از لحاظ قیمتش نبوده؟ :)

پاسخ:
قیمتشون تقریبا ۱۰۰ تومن اختلاف داشت. ولی تنها تفاوتشون رو فقط کاملا ایرانی بودنشون مطرح کرد که در واقع اصلا اختلاف محسوب نمی‌شد. 😅

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">