مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۷:۳۰ ق.ظ

فردای پس از بیست و ششم آبان

دیگر به پشت سرت نگاه نکن. آنجا خبری نیست.

کسی قبلِ این تاریخ، با دو چشم حسرت‌زده و گله‌مند پشت سرت نایستاده. کسی دنبال تو راه نیفتاده. دنبالت نمی‌گردد.

کسی دلتنگت نمی‌شود. به تو نمی‌گوید نرو. رفتنت را نمی‌بیند. برایت شعر نمی‌خواند.

برو. دل‌دل نکن. به رفتن ادامه بده. توقف نکن.

برای تنهایی‌ات چمدان بزرگ‌تری بردار. این کوله کافی نیست.

۰۳/۰۸/۲۷
یاس گل