مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی

یک نوار کاست دارم که روی آن با برچسبی ساده نوشته شده: دعای عهد. یادم نمی‌آید این همان نوار کاستی است که دبیر درس ریاضی یک روز در خودرویش آن را به من هدیه داد یا احیاناً خودم ضبطش کرده بودم. آن روزها مقید بودم به خواندن دعای عهد پس از هر نماز صبح. چله پشت چله.

کاست را داخل ضبط‌صوت سونی می‌گذارم و دعا پخش می‌شود:

اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ...

یک گوشه اتاق جمع می‌شوم در خود.

تو به دادم می‌رسی‌. می‌دانم.

 

تولدت مبارک.

۰۳/۱۱/۲۵
یاس گل