مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
يكشنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۰۵ ب.ظ

از او، از من

از او

چه بسیار سخن‌ها که در دلم انباشته بود و من انتخاب کردم که به جای بر زبان آوردن آن‌ها، به کنش‌ها و رفتارهایی مهرآمیز، عفیفانه و همدلانه بدل‌شان کنم.

حالا دیگر با خودم بی‌حسابم. آنچه بیان کردنی بود در جامه عمل_ و پوشیده_ به تو فهماندم یا دست‌کم سعی کردم که بفهمانم. مهم نیست پس از این چه خواهد شد. حالا تو آزادی. آزادِ آزاد.

 

از من

با اینکه در حساب بانکی‌ام پول زیادی نمانده است، در دوره جدیدی ثبت‌نام کرده‌ام. اسفند و فروردین پای درس عین‌القضات خواهم نشست. آن عارف جوانمرگِ دگراندیش که اندیشه‌های سنت‌شکنانه‌اش را دوست می‌دارم.

هنوز در جستجوی هدفی هستم. هدفی که دوباره به شوق بیاورد مرا. نمی‌خواهم رکود پیدا کنم. نمی‌خواهم مرداب شوم. زود است. خیلی زود است که از حالا به آنچه هستم و دارم قانع شوم.

۰۳/۱۲/۰۵
یاس گل

نظرات  (۲)

۰۵ اسفند ۰۳ ، ۲۲:۵۲ نقطه‌ام در ناکجای کهکشان

"هنوز در جستجوی هدفی هستم. هدفی که دوباره به شوق بیاورد مرا."
چقدر من اینو میفهمم و بهش نیاز دارم...

پاسخ:
امیدوارم پیدا کردنش به درازا نکشه برامون.
۰۵ اسفند ۰۳ ، ۲۳:۰۰ نقطه‌ام در ناکجای کهکشان

منم همنی طور...

ولی جدیدا درگیری ذهنی من اینه

باید هدفی پیدا کنم که شوق در من بوجود بیاره و حرکتم با انگیزه و زندگیم با حال خوب باشه؟

یا باید شوقی پیدا کنم که بتونم هدفم رو پیش ببرم؟

 

اینطور نیست که توی زندگی هیچ هدفی نداشته باشم آخه...

پاسخ:
سوالیه که جای تفکر و تامل داره. من هم بهش فکر خواهم کرد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">