مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
دوشنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، ۰۳:۰۴ ب.ظ

متعهد به خود و اصول خود

حالا دیگر مدت زیادی است که در دایرکت اینستاگرام مایل نیستم پاسخگوی مردهای غریبه باشم. به محض دریافت یک پیام، در صورتی که محترمانه باشد، کوتاه پاسخ می‌دهم و اگر ادامه‌دار باشد مشخص می‌کنم که فقط برای ارتباط کاری جوابگو هستم. اگر هم از همان ابتدا خارج از چهارچوب‌های تعریف‌شده و قید و بندهای شخصی‌ام باشد، بی‌پاسخ می‌گذارم‌شان.

جوان‌تر که بودم خیال می‌کردم حتما باید به هر سلامی، علیک گفت. فکر می‌کردم حتما باید نزد همه چهره‌ای موجه داشته باشم. اما رفته‌رفته دریافتم که همین قید و بندها از من، انسان آرام‌تر و بااصالت‌تری می‌سازد.

چه کسی می‌گوید شما حتما باید متأهل باشید یا با کسی در رابطه باشید تا تعهد شما، شما را از هم‌صحبتی با غیر و ناجنس بازدارد؟ چه کسی گفته که یک انسان مجرد، به خودش، به چهارچوب‌هایش، به محبوبِ آینده‌اش متعهد نیست؟

شما اگر در دوره مجردی‌تان به بی‌چهارچوبی عادت کنید، بعید می‌دانم پس از ازدواج بتوانید به یک‌باره پایبند یک نفر باشید. بعید می‌دانم به واقع انسانی متعهد و مسئولیت‌پذیر در قبال عاطفه و احساس و سرنوشت یک نفر دیگر باشید...

تنوع‌طلبی کار دست آدم خواهد داد. با همگان نشستن و برخاستن، آدم را تا پایان رها نخواهد کرد. ارتباطات گسترده و بی‌پایان با همه‌ جنس آدم، مباهات ندارد. باور کنید ندارد. از روح و روان‌مان باید خیلی مراقبت کنیم.

پرهیز کلمه خوبی است. پرهیزکاری نیز.

۰۴/۰۵/۲۸
یاس گل

نظرات  (۵)

مختصر مسدد و دل نشین و درست 

پاسخ:
متشکرم از توجه و حضورت

یادش بخیر قدیما
یه روزی هم من همین جوری رفتار میکردم و البته در حال حاضر نیز هم.

 

بهترین کار اینه آدم به احساسات و افکار و نور درونی خودش پایبند بمونه. 
اصول داشتن برای زندگی کردن اساس کار یک انسان شریف هست.

پاسخ:
همین‌طوره. 👌

احسنت

پاسخ:
🌷

احسنت

پاسخ:
🌷

تو کامنت‌ پست "تغییر یافتگی" رو بستی تا کسی کامنت نذاره اما من از همون سطر اول یه جور لبریز از حرف شدم که مگه میشد چیزی نگم؟! همینجور که می‌خوندم و پایین‌ می‌اومدم می‌گفتم وای چقدر یاسمن رو می‌فهمم... وای چقدر تجربه‌ی مشابه باهاش داشتم. وای چه قدر فلان چقدر بیسار...

خلاصه اگر دوست داشتی در مورد این موضوع تلفنی یا چتی حرف بزنیم من پایه‌م. اگر نه همینجا یه منبر کوتاهی برات برم و تجربه‌م رو بگم 😁

پاسخ:
جالبه برات بگم دوست دیگری هم پیام داد و گفت اگرچه نظرات رو بستی ولی اگر مایل باشی نظرم رو جداگانه بگم. و من پذیرا بودم. پس تو هم بنویس برام.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">