مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۷، ۰۸:۰۶ ب.ظ

امروز و هفته ی پیش رو

رفتم قانون مورفی را دیدم.بس که دوستان در استوری های شان نوشته بودند که آی خندیده اند و آی خندیده اند.

خب فیلم خوبی بود.بانمک بود.امیرجدیدی نمکین بازی کرده بود.دلمان هم که برای دیوانه بازی های رامبد جوان تنگ شده بود.اما من تصور می کردم بنا بر تعریف دوستان قرار است از دقیقه ی اول تا آخر یک سره دستمان رو شکممان باشد و پخش زمین شویم و اشک همینطور از چشممان بریزد!

بعد از فیلم هم رفتم نشر چشمه.من مانده ام که چرا قیمت برگه های چسب دار آنجا انقدر گران است!اصلا چرا باید به خاطر یک تکه کاغذ چسب دار کوچک،26هزار تومان بدهم؟می توانم بروم شهر کتاب و با قیمتی بسیار کمتر یکی از همین ها را تهیه کنم.تازه!کتابی را هم که می خواستم نداشت.البته چند جای دیگر هم نداشتند.آخرش باید بروم سمت انقلاب.

دلم برای سر زدن به کتابخانه خیلی تنگ است.نه فقط سرزدن.آن را که انجام می دهم.تصمیم گرفته ام هفته ای یک بار بروم نیم ساعت هم که شده بنشینم و توی کتاب هایی که دلم برای خواندشان تنگ است غرق شوم.مثلا می خوام هربار بروم و دو تا از ضرب المثل های آن کتاب را بخوانم.داستان ضرب المثل ها را بدانم.یا دانستنی ها را باز کنم و حیوانات گمنامی را که فراموششان کرده ام پیدا کنم و چیزهای به روزتری یاد بگیرم.دوباره بروم سراغ کتاب های نجوم.در بخش نوجوان بنشینم و برای نیم ساعت آن کتاب ها را ورق بزنم.چون کتاب های مرجع را نمی دهند ببرم.باید همان جا بخوانم.البته اگر آقای کتابدار باشد می گذارد ببرم.یک بار یکی از خانم های کتابدار هم اجازه داد.ولی خودم وجدان درد گرفتم که چرا باید با بقیه فرق داشته باشی؟

هنوز درس 26 زبان را نخوانده ام.فردا باید بروم سر کلاس.

از همین حالا هم انتظار تماشای بازی ایران-ژاپن را می کشم.البته از همان پنجشنبه.

کاش این هفته را کمی بهتر بگذرانم.الان اگر احمد حلت بود می گفت باید بگویید:حتما این هفته را به شکل فوق العاده ای می سازم.

خب پس بگذارید من هم همین را بگویم:تمام تلاشم را میکنم تا این هفته با برنامه ریزی بهتری پیش بروم.با اجرایی کردن برنامه ریزی ها.قطعا هفته ی خوبی در انتظار من است...

۹۷/۱۱/۰۶
یاس گل

نظرات  (۵)

موفق باشی خانم گل!
یکی دیروز می‌گفت قیمت کتاب تو ایران نسبت به درآمد مردم خیلی زیاده. دیگه لوازم تحریرای خوشگل قرتی مثل همین کاغذای چسبدار که دیگه گرون تر از ارزش واقعیشونم هستن که هیچی... آدم دلش میگیره.
اما برام جالب بود که بعد از قانون مورفی رفتی چشمه!😁👌دو تا فضای کاملا دور از هم!
پاسخ:
آره خدایی خیلی گرون بود.کتاب هم گرون شده.من تعجب کردم وقتی دیدم کتاب شعر جدید فاضل نظری 22،24تومن شده.
البته نمیدونم چند صفحه ست ها.شاید قطرش زیاد باشه.شاید.
بریم فوتباااال ببینیم:)
پاسخ:
:( رفت تا 4سال دیگه
باورم نمیشه!!!چقدر گرون. 
پناه بر کتاب های قرضی و اپلیکیشن های کتابخوان 
پاسخ:
:(
بیست و شش هزار تومن
بیست و شش هزار تومن
بیست و شش هزار تومن
اگه شوخیه که خیلی بی نمکه
اگه جدیه خیلی وحشتناکه
پاسخ:
نمیدونم چرا اونجا حالیم نبود خیلی فاجعه ست.نکنه من اشتباه خوندم؟ولی درست بود فکر کنم ها.چون به هرچی نگاه کردم بهشون نمی خورد تومان باشن.یادم باشه بار بعدی که رفتم دوباره ببینم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">