مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
دوشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ۰۶:۴۲ ب.ظ

آخرین روزهای زمستان

فعلا شناختن آن آدم را به آینده موکول کرده ام.دلیلش شاید این باشد که حس کردم تا همین جا هرچه از او دانسته ام کافی ست.بیشتر از این ها به کارم نمی آید.می خواهم چه کار؟

چیزی به آمدن بهار نمانده و من از اینکه در آخرین روزهای سال،رالف خرابکار 2 را دیده ام راضی ام.

از اینکه قرار است در روزهای عید،بالش های عمو پورنگ از تلویزیون پخش شود،خوشحالم.

خیلی چیزهای ریز و درشت دیگر هم هست که ترجیح می دهم ننویسم.

دانستن خیلی چیزها به هیچ درد دیگران نمی خورد.

حالا،تمام لذت زندگی برای من چیزهایی ست که نمی گوییم و آدم هایی که نمی شناسیم.چون این ها هستند که آدم را به  تلاش برای شناختن و دانستن می اندازند.



۹۷/۱۲/۲۷
یاس گل

نظرات  (۳)

عالیه

میدونی یاسمن سال 97 خیلی واسه من مزخرف بود. تنها تیکه های خوبش این بود که با شماها آشنا شدم. ینی بیشتر آشنا شدم. ولی هیچ امیدی واسه این سال جدید ندارم. هیچ برنامه خاصی حتا. 
پاسخ:
ولی من مطمئنم اتفاقات خوب دیگری در سال 98 برامون میفته نیکو.وای میشه بازم تو نمایشگاه ببینیم همو؟
اول اینکه این جمله آخری خیلی خوب بود و دوم اینکه منم عمو پورررنگ دیدم:)))))))))
پاسخ:
حالا من محله گل و بلبل رو بیشتر دوست داستم.منتظرم بعد تعطیلات شه ببینم دوباره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">