مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۳۴ ب.ظ

آن ها حتی نام ما را هم نمی دانند

اینستاگرام وصل می شود.احتمالا خیلی ها بی خبرند،وگرنه اینستا بمباران می شد با استوری ها و پست های تازه،پس از یک هفته دوری دسته جمعی از آن.

رفته رفته به تعداد استوری ها اضافه می شود.بیشتر پست ها،گله و شکایت آدم هاست از یک هفته ای که بر آن ها گذشت.

برایم پستی از توماس اندرس بالا می آید.یک آن از خودم می پرسم:«راستی راستی چرا دنبالش می کردم؟مدرن تاکینگ را دوست داشتم که داشتم.اصلا الان دیگر مدرن تاکینگی در کار است؟هرکدامشان رفته اند پی کار خودشان...» و دستم روی لغو دنبال کردن می رود.

فکر می کنم به اینکه واقعا چند نفر دیگر را دارم بیهوده دنبال می کنم؟

استوری های جدید بچه ها را باز می کنم.بیشتر ترجیح می دهم حرف های تازه بخوانم.عکس های تازه ببینم.نه آنکه فیلم ها و خبرهای بیات همان هفته ی پیش را دوباره مرور کنم.اما انگار جز چند نفر معدودی،سایرین مایلند به تکرار.

دلم می خواهد بروم توی صفحه ی فلانی که دلم برای صفحه اش تنگ شده بود.بروم و با اینکه چندان نمی شناسمش بنشینم پای عکس هایش که هیچ وقت ربطی به سیاست نداشتند.که هیچ وقت در هیچ جریانی هم صدای با مردم نه زبان به اعتراض گشود و نه حمایت.که همیشه دنیای متفاوت خودش را داشت و من هم در همین یک هفته به دنیای متفاوت او فکر می کردم.

دلم می خواهد این کار را بکنم اما با خودم می گویم:«او هم در زندگی واقعی تو جایی ندارد.زندگی واقعی تو دقیقا همین یک هفته ی پیش بود.تنها همان آدم های محدود،آدم های زندگی تو بودند.نه هیچ یک از این اینستاگرامی ها.»

این درد مشترک همه ی ما است.منصفانه بخواهیم بگوییم حالا نه همه،اما درد مشترک بیشتر ما که هست.فکر می کنیم همین که صفحه ی x یا y را دنبال می کنیم و او هم صفحه ی ما را،معنایش این است که ما با هم مرتبطیم و در ارتباط!

همه اش حرف مفت است.خیلی از آن هایی که آنجایند حتی نام ما را هم به درستی نمی دانند.یک روز اگر در خیابان ببینیمشان و بگوییم:«هی!چقدر از دیدنت خوشحالم.من فلانی هستم» باید فکر کنند تا یادشان بیاید دقیقا که بودیم و پست هایمان درباره ی چه بود.

از فکر کردن به این موضوع دلم می گیرد.دلم می خواهد اصلا یک مدت نروم سراغ اینستا.خودم،خودم را بکشم بیرون از همه ی این دلبستگی ها.به جای این ها بروم بنشینم کنار لئو،شکلات داغم را بنوشم و او برایم شعرهایش را بخواند.

بیش از این او را معطل نمی کنم.

باید بروم...

۹۸/۰۹/۰۲
یاس گل

نظرات  (۹)

برای ما اینترنت همچنان قطعه و از این دوری اجباری لذت میبریم 

و میبینم که چقدر از ۲۴ ساعتی که وقت کم می آوردم الان چقدر وقت آزاد دارم😊😊😊

پاسخ:
آفرین.منم می دیدم کارامو انجام دادم ولی بازم وقت اضافه دارم
۰۲ آذر ۹۸ ، ۱۹:۵۷ محمدرضا حمیدیان پور

والله 

منم قبول دارم

توی همین یه هفته نزدیک چند هخزارتا بلاگر فیک اومده لا بد الانه م می رن

 

راستی دنبالت کردم اگه دوست داری بیفت دنبالم ولی حواست باشه خیلی سریع می دوام بهم نمی رسی

(شوخی)

من ۲۰ _۳۰ تا پیج بیش تر فالو نمیکنم فک کن حتی دختر خالم رو...تازه بازم جا داره کم تر بشن.همچی مینیمال طوری😉

پاسخ:
خوبه وقتتم الکی تلف نمیشه

آخ! من وختی اینترنت قطع بود فهمیدم چقدر فکر میکردم دوستای زیادی دارم تو دنیا، اما چقدر هیچ دوستی ندارم!

پاسخ:
منم نیکو.منم
۰۳ آذر ۹۸ ، ۲۲:۴۶ نـــامـــیـــرا ‌‌‌‌‌‌‌

واقعا دوری از اینستا خیلی جواب میده منم امتحانش‌ کردم 

پاسخ:
بعد آدم می فهمه وقت کم نشده.کارای الکی خودش زیاد شده و وقت کم میاره

من زیاد فعالیت شخصی ندارم بخاطر اهدافم معمولا پست میذاشتم  ...دلبسته اشخاص اینستایی نبودم ولی از اولش بهر کسب تجربه و ایده و آگاهی و بعضا سرگرمی اینستا میرفتم و الانم که هنوز قطعه برام فرقی نمیکنه ‌‌‌‌‌‌باشه یا نه .....

ولی میدونی چیه؟ خودتم نخوایی نباشی ، اطرافیانت چنان غرق دنیای مجازی شدن که زمانی برای دور هم بودن ندارن یا مثل من که فاصله ها دارم با شهر و خانواده م ، دنیای حقیقی که ارتباطات بیشتری داشته باشم رو ندارم .... مجبورم به پناه گاه وسایل مجازی برای ارتباط با دنیای حقیقی هام که کنارم نیستم سپری کنم ...

پاسخ:
زهرا یه جوریه که اگر نباشی هم کمتر پیش میاد کسی یادت بیفته.بس که اونجا پر از آدم و نقش و رنگه و همه توی رنگ و لعابش گم میشن.

واقعا به این سمت رفته ....

دنیای رنگوارنگ مجازی که تهش به ظاهر همه خوشحال و موفق ان ولی باطنش همیشه رنگی نیست و ....که فقط در حال تغییر ذائقه ست چه به سمت مسائل مفید چه غیر مفید ...

به قول دوستی مثلا ممکنه من از یه غذایی خوشم نیاد ولی تو یه پست چنان عکس اون غذا رو با رنگ و لعاب و یا ...میذارن که ترغیب میشم به خوردن اون غذا ...خب این فقط از بعد غذای جسم هست بماند غذای روح ما رو چطور تغییر میدن که در بلند مدت متوجه میشیم....هرچند کاربردای مفیدش کم هم نیست این دنیای مجازی ...

نمیگم نباشیم ولی حساب شده باشیم ! با هدف باشیم ! تاثیر بذاربم تا بپذیریم ولی تاثیر های مثبتش هم خوبه بپذیریم ....حضور یا عدم حضور رو نمیشه صفر و صدی گفت .....

پاسخ:
منم باهات موافقم.یه جوریه که نه میتونی کامل ببری وه نه صحیحه که وقت زیادی رو به پاش بذاری

به قول گروس عبدالملکیان: نبودن بیشتر از بودن است..
پاسخ:
چه درست و حساب شده

من هم‌چنان میام چک میکنم که تو پست جدید میذاری یا نه:)

یادمه تو اینستا گفتی دوست داشتی بدونی من رشته ام چی بود و نمیدونم چرا اونجا جواب ندادم... من یه رشته‌ی هیجان انگیزی میخونم به اسم علوم مهندسی. و تو اولین کسی بودی که دلش میخواست بدونه:)

پاسخ:
سلاااام نیکو
یلدات مبارک
پس علوم مهندسی می خونی
حس کردم دوست نداشتی به اون سوال جواب بدی اما واقعا ممنونم که گفتی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">