بهار دو کوچه با خانه مان فاصله داشت
صبح،یک جور خوبی هوا خوب بود.
از طلوع آفتاب گذشته بود اما،گنجشک ها درست شبیه به دقیقه های پیش از طلوع آفتاب،غوغا می کردند و در هیاهو بودند.
آسمان،ابری-آفتابی بود و تا ابرها کنار می رفتند،آسمان تمامیتِ آبی خود را به نمایش می گذاشت.از آن آبی های پررنگ و پاک.
حس می کردی،انگار بهار فقط دو کوچه با خانه تان فاصله دارد.
حالا ساعت حوالی 15 است و دارد برف می بارد ...
از اونجا که سامانه های بارشی اغلب از غرب کشور وارد میشن یه احساس تملک خاصی نسبتشون دارم:))
هیچی دیگه،فقط خواستم بگم اونا مال من بودن!!!😭😭😭