بیست سال دیگر من کجای مسیر ایستاده ام
خواستم در چالش بیست سال دیگر شرکت کنم. خواستم بیایم و برایتان بنویسم :
بیست سال دیگر در 46 سالگی ام ایستاده ام و چنین شده ام و چنان.
اما تصمیم گرفتم ننویسم.اگرچه نوشتن از آرزوها همیشه لذت بخش است اما دیگر قصد کرده ام تا زمانی که برای رسیدن به یک آرزو در مسیر نیفتاده ام و به آن تحقق نبخشیده ام به شکل عمومی درموردش حرف نزنم.چون در صورت نرسیدن،بیشتر عذاب می کشم.
من یک قوطی آرزوها دارم که خودم ساختمش و داخل آن،در کاغذهای رنگی لوله شده ای،از آرزوهایم نوشته ام.
امسال برای هدف هایم باید تلاش کنم و در انتهای سال که شد ببینم رسیدن به چند هدف شدنی شد یا نشد.
با این همه من از خواندن و دیدن بیست سال آینده ی شما لذت می برم.پس لطفا بنویسید.
امیدوارم به همه آرزوهات برسی:))