حقیقت خون بار
وقتی در اینستاگرام،یک خبر بد را روزی ششصد مرتبه در استوری ها و پست هایمان منتشر می کنیم ،نه روشن فکریم،نه آزادی خواه و عدالت خواه. البته دوست داریم این طور به نظر بیاییم.اما هیچ کدام از این ها نیستیم. تعریف صحیح روشن فکری چیز دیگری است.
در فضایی که می دانیم جمعیت بسیاری از نوجوانانمان در حال مشاهده ی مطالب و محتوای صفحاتمان هستند،حرف زدن های مکررمان از واقعیت های تلخ جامعه جز آنکه آن ها را دچار ناامیدی زودرس کند و آن ها را از هرآنچه که در کشورشان یا دنیا می گذرد دلزده کند،چه سود دیگری دارد؟
شاید ما تصور کنیم که با این کارمان در حال بیدار کردن نسل آینده ایم اما ما در حال افسرده و همیشه معترض بار آوردن آن هاییم.
ما داریم به آن ها یاد می دهیم که جر زشتی ها چیز دیگری را نبینند. شبیه به ناتورالیست ها فقط حقیقت خون بار ماجرا را نشانشان می دهیم و آن قدر از آن می گوییم تا دیگر یادشان برود با چیزهای کوچک زندگی شاد شوند.تا یادشان برود تحت هیچ شرایطی نباید نور امید را در دلشان خاموش کنند.
امید است که به انسان انگیزه ی حرکت می دهد.ما انگیزه ی حرکت را از آن ها می گیریم.
ما آن ها را از زندگی در کشوری که در آن زاده شده اند منزجر می کنیم.
ما به نسل آینده ی کشورمان خیانت می کنیم.
و از آن بدتر اینکه در شکست های احتمالی آینده ی کشورمان سهیم خواهیم بود.چون به آن ها ایستادگی در برابر مصیبت ها را یاد نداده ایم.
کلا اینستا شده پر از آدم های معمولی که چنین چیزایی که تو میگی میذاریم، و دسته ی دوم یه عده که مدام ابراز خوشبختی و خوشحالی از زن و شوهر و زندگی و وسایلشون میکنن :|||||||
منم که بهتر تماشای جهان آمده ام :))