مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ۰۵:۵۱ ب.ظ

من هم بادبادکم؟

همه ی ما بادبادکیم.بادبادک های به پرواز درآمده در آسمان زندگی.

هرسال که به سن شناسنامه ای مان رقمی اضافه می شود و بزرگ تر می شویم،قرقره ی نخ نیز در دست های هدایتگرِ پدر و مادرمان بازتر می شود.بالاتر می رویم.رفته رفته،در مسیر باد،یاد می گیریم چطور با تکیه بر بال ها و حلقه های تو در توی بادبادکی مان،قسمتی از پرواز را کنترل کنیم.البته از سویی دیگر دلمان گرم است به این که آن سوی نخ هنوز،آن پایین،به دست های پدر و مادرمان می رسد و ما همچنان متصلیم.

سارا یکی از همین بادبادک ها است،دختری در آستانه ی هجده سالگی که در خانه و خانواده ای مرفه بزرگ شده،اما دچار تنهایی است.سارا از وقتی که یادش می آید،میان پدر و مادرش دعوا بوده است،دعواهای برخاسته از اختلاف فکری و تاثیرپذیرفته از دخالت خانواده ها.اما این بار رنگ و بوی دعواها،چندان شبیه به گذشته نیست.دل نگرانی های او رو به افزایش است و می ترسد از روزی که یکی از دست های هدایتگر ِروی قرقره،کم شود.می ترسد از اینکه روزی همچون بادبادکی رها در باد،میان زمین و آسمان،این دست و آن دست شود.

سارا بیش از آن که در این سن،به حمایت های مالی والدین خود نیاز داشته باشد یا آزادی عملی از آن ها بخواهد -که مدت هاست از آن برخوردار است-به کنار هم ماندن این خانواده نیاز دارد.او خود را همچون فرشته ای می بیند که باید در مسیر نجات این زندگی و سرپا نگه داشتن آن قدمی بردارد.فرشته ای که برای برادر یازده ساله اش،پارسا،فقط خواهر نیست بلکه دلسوزی های مادرانه ی او را هم در طول داستان می بینیم.

کتاب :بادبادک ها" نوشته ی وجیهه سامانی به موضوع طلاق می پردازد و از ویژگی های مثبت آن برخورداری از نثری یک دست و توصیف هایی دقیق و ملموس از فضای داستان است.این داستان،اثر تحسین شده ی چهارمین جشنواره ی قصه نویسی انتشارات علمی فرهنگی بوده است.بادبادک ها را بهار 1398،نشر عهدمانا در 40 صفحه و با طرح جلدی متناسب با عنوان و موضوع ِکتاب منتشر کرده و با قیمت 4000 تومان در دسترس نوجوانان قرار داده است.

شماره تلفن عهد مانا:

025-32935935

 

+روزنامه همشهری،هفته نامه دوچرخه،پنجشنبه سی خرداد هزار و سیصد و نود و هشت

۹۹/۱۲/۲۴

نظرات  (۲)

چه وبلاگ خوبی دارید دمتون گرم

پاسخ:
تشکر می کنم

یاسمن چه باحاله کتابش 

من نخوندم اما تعریفشو شنیدم 

باید بخونمش 

منتها خودت میدونی قیمت کتاب ها داره منو نابود میکنه کلا 😑

اینو واسه دوچرخه نوشتی اون موقع قیمتش اینقدر بوده؟ 

پاسخ:
آره فاطیما این قیمت اون زمانه
الان باید یه کم گرون تر شده باشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">