مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۰، ۰۶:۲۳ ب.ظ

نترس میهن من

نترس میهن من!
نترس سرزمینِ مادری،پدری وَ اجدادی من!
نترس!
که من اینجا ایستاده ام تا نترسی.
که اگر روزی برای دیگر بار دچار شبیخون دشمن شدی،اگر به آخر خط رسیدی،
دلت گرم باشد به اینکه:
یک نفر هست
-که بیش از یک نفر هست-
که در خط مُقدّم جنگ،هنوز،
از پشت خاکریزها،برای تو فریاد می زند :خدا بزرگتر است!
خدا همیشه بزرگتر است!
بزرگتر از من و تو،
بزرگتر از سایه ی هولناکِ بی سر و شکلِ جنگِ همیشه بر سرِ ما!


پوتین هایم را دیروز کنار مزار شهیدی از پا درآوردم.
وَ چفیه و سربندِ خاکی دیروزم را بر بندِ رختِ غرور و افتخار و آزادگیِ امروزِ خود آویختم.
جنگ تمام شد اما جنگیدن نه،
سلاح ما امروز:
همین گانِ بر تن و
ماسک و شیلدِ بر صورت و
دستکش هایِ پارچه ای و پلاستیکیِ در دست های ماست.


اینجا ایستاده ام هنوز!
تا اگر تو تمام راه را هم،تنها دویدی و هیچ وقت،دست یاریگر کشوری دیگر،نگهدارِ تو در وقتِ افتادن نبود،
من اینجا،کنار تو باشم،
نه من،که ما،همه ی ما اینجا،کنار تو باشیم تا نفس کم نیاوری،نیافتی،
از نفس،
 از پا،
از ایستادگی!


نترس میهن من!
نترس سرزمین مادری،پدری وَ اجدادی من!
که من اینجا ایستاده ام تا نترسی.

که من اینجا ایستاده ام تا ... نیافتی.

 

 

 

+برای سرزمینم و گرفتاری اش در روزگار کرونا

۰۰/۰۱/۲۲
یاس گل

نظرات  (۱)

نترس میهن ِ زخم‌دیده و رنجور من

پاسخ:
😔

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">