مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۴۰۰، ۰۵:۰۷ ب.ظ

این بار که آمدی

این بار که آمدی،سکوتت را،کنار چکمه و کفش هایت،همان جا پشت در بگذار.

این بار که آمدی،با یک بغل واژه به دیدار من بیا.

 

این را برایش می خوانم و می گوید:مگر چکمه می پوشد؟

می گویم:نه.

می گوید:تعجب کردم!چون تا جایی که من می دانم احتمالا بیشتر اوقات باید دمپایی پایش باشد.

می گویم:مسخره نکن دیگر.کلام شاعرانه باید راست و دروغ یک جوری در بیاید.اگر بنویسم سکوتت را کنار دمپایی ات بگذار اصلا شاعرانه نمی شود که!

و هر دو می خندیم.

۰۰/۰۵/۲۱
یاس گل

نظرات  (۵)

اتفاقا بامزه میشه 😂😂👍

پاسخ:
شعرش طنز میشه 😂

داشتم با کلام شاعرانه حال میکردم.دمپایی چی بود این وسط. مرسی اه:/

پاسخ:
😆 می بینی؟ 

=)))

 

چرا من فک کردم اونی که گفته الان باید دمپایی پاش باشه وجیهه بوده :||

 

پاسخ:
آره از وجیهه برمیاد این مدلی سوال کنه 😂
ولی وجیهه نبود

من جز کدوما هستم صمیمی یا معمولی ها:)😁

پاسخ:
:))
۲۶ مرداد ۰۰ ، ۰۰:۴۴ 𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊 ‌‌

یه سر ب وبم میزنین لطفا؟:)

پاسخ:
به زودی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">