مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
جمعه, ۱۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۳:۵۶ ب.ظ

رد پا

دوباره افتاده ام به جان کاشی ها.

هر کار می کنم پاک نمی شوند.

انواع شوینده ها و لکه بر های تضمینی را خریده ام اما بی فایده است.

هیچ اتفاق خاص و مثبتی برای آن جای پاها نمی افتد.فقط در پایان روز خستگی در تنم می ماند و سرفه می کنم و شب ها هم از شدت دردِ دست بی خواب می شوم.

خانه ی قبلی هم همین طور بود.برای همین اسباب کشی کردم آمدم اینجا.
موقع تحویل خانه ی قبلی،املاکی می گفت چه خانه ی تر و تمیزی،همه جا برق می زند .چطور آن ردپاها را نمی دید؟

آنجا را ترک کردم به امید رهایی.

اما 24 ساعت از آمدنم به اینجا نگذشته بود که دیدم جای پاها دنبالم راه افتاده اند،پیدایم کرده اند.

همه چیز از نو شروع شد:خرید شوینده ها،سرفه ها،دست دردهای شبانه ...

آن جای پاها هنوز اینجایند.اینجا و هرکجای دیگری که من در آنجا باشم.

همین ردپای مردانه که 3-4 شماره از پای من بزرگ تر است.

 

+داستانک طور

۰۰/۰۹/۱۲
یاس گل

نظرات  (۱)

سلام. سلام.سلام:).

این مثل قلوه سنگیهَ که هر روز جابجا میشود:).

باید باشن هی:).

پاسخ:
سلام
همینطوره. خصوصا که گاهی این خود آدم هان اصرار دارن یه چیزی از زندگی شون پاک نشه. فقط تظاهر می کنن که مایل به فراموش کردن هستن.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">