تابلوی تنه ی درختان
دیشب خوابی مرتبط با شما دیدم آقای سپهری.
جایی بودم که می گفتند خانه-موزه ی شماست.چنین جایی را در بیداری سراغ ندارم.
من این سو و آن سو می چرخیدم.آنجا یکی از تابلوهای شما را دیدم،مجسمه ی شما را دیدم و هرکار کردم نشد با آن مجسمه عکس بگیرم.
صبح که بیدار شدم به شما فکر کردم.دلم برایتان تنگ شد.
با خودم گفتم بد نیست این عیدی یک سر به موزه ی هنرهای معاصر بزنم و آنجا از نزدیک تابلویتان را ببینم.
راستی حالتان چطور است؟آنجا راحتید؟
کاش یک بار هم خودتان را در خواب ببینم.فرصت کردید سری به من بزنید.
سلام.سلام.سلام
چه خواب خوبی،سهراب سپهری خیلی خیلی خفنه!🍭👌