يكشنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۱، ۰۹:۳۰ ب.ظ
مبارزه
دوباره پر از حرفم.
کلمات زیادی برای نوشتن و حرف های بسیاری برای گفتن دارم. از این شاخه به آن شاخه می پرم.
این روزها از آن روزهاست که می توانم در اینستاگرام پست های پی در پی و استوری های سه چهارتایی بگذارم.یا در خانه از این کتاب به آن کتاب سر بکشم و از هرکدام چند صفحه ای بخوانم.
این یعنی آرام ندارم.بی تابم،تمرکز ندارم و خودم هم خوب میدانم چرا.
امروز هیچ استوری تازه ای نگذاشتم.انتشار پستی درباره تمشک را هم هی دارم به تعویق می اندازم.دارم سعی می کنم جلوی خودم را بگیرم.
هر شب خودم را نصیحت می کنم و هی دلیل پشت دلیل می آورم برای بی خیال شدن.اتفاقا هر شب هم متقاعد می شوم.
اما صبح که می شود همهی تلاش هایم خنثی می شود...
من دارم با خودم -با احساسم-مبارزه می کنم و امید دارم که پیروز شوم.چون بهتر است که اینطور شود.یعنی باید همینطور شود.
۰۱/۰۵/۰۲