مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
پنجشنبه, ۱۳ مرداد ۱۴۰۱، ۱۲:۰۷ ب.ظ

دوست داشتن هایم را گریه می کنم

من قلبم را عادت داده ام به دوست داشتن.

من عادت کرده ام به عاشقی.

قلبم دیگر نمی تواند بی‌مهر کسی سر کند و این است که می‌بینی همیشه مشغول دوست داشتن کسی هستم،آدم های زنده،آدم های دور،شاعران و نویسندگان و هنرمندانِ درگذشته،شخصیت‌های درون کتاب‌ها و فیلم‌ها و ... .

من اغلب اوقات، دوست داشتن‌هایم را گریه می‌کنم‌ و در این سال ها فهمیده ام،دوست داشتن آدم های زنده خیلی خیلی سخت تر از باقی دوست داشتن هاست.(خصوصا اگر با آن آدم در ارتباط باشم.) می دانم این مدل مهرورزی دیگر یک فانتزی عاشقانه نیست بلکه حقیقت دارد.

بیشتر آن هایی که بسیار دوستشان داشته ام یا دارم هرگز متوجه عمق احساسم نسبت به خودشان نشده اند چون خودم مایل به اظهار آن نبوده ام.همیشه احساسات این چنینی ام را در پس پرده‌ پنهان کرده ام.

همیشه انتظار روزی را کشیده ام که بالاخره یک نفر از میان این آدم ها به طرز شگفت انگیز و افسانه‌واری بیاید و از احساسات عمیق و واقعی خودش به من بگوید و من آن روز احساس کنم چقدر خوشبختم که همانی که دوستش داشتم،دوستم داشته است.

می دانی؟

شاید چنین روزی را هرگز به چشم نبینم.عیبی هم ندارد.مهم این است که قلب من،محبت و دوست داشتن آدم ها را هرگز فراموش نکند...

 

+هیچکی نمی‌تونه بفهمه-محسن یگانه

۰۱/۰۵/۱۳
یاس گل

نظرات  (۲)

چقدر تلخه که ما آدم ها خیلی وقت ها قربانی حرف های نگفته و احساسات ابراز نکرده خودمونیم ...

پاسخ:
همین‌طوره

سلام. سلام.سلام

*دوست داشتن هارا گریه میکنم*واقعاً بی نظیره بود!

پاسخ:
سلام
خیلی ممنونم از محبت همیشگی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">