شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۶ ب.ظ
تصویرت
هر روز بخشی از جزئیات صورتت را فراموش میکنم،بی آنکه بخواهم!
از چشم های من نیست که حافظه شان کم است،
تقصیر از "تو"ست،
که بی هیچ عکسی از "تو"،زندگی میکنم!
تنها،
با تصویری خیالی،
که این روزها،
خود از تو در بوم نقاشی ذهنم،
ساخته ام ... .
براده های یک ذهن:
عید نوروز 1393،مشهد،لابی هتل،من،تو،دو فنجان چای ...
حالا،پاییزِ این تقویم هم که ورق بخورد،9 ماه از اولین دیدارمان خواهد گذشت...!
این پست تقدیم میشود به : همان که در لیست مخاطبینِ تلفن همراه من،با عکس شهید مصطفی چمران شناخته میشود(به پیشنهاد خودش).باشد که خودش بشناسد مخاطب این پست را ... !باشد که بشناسد خودش را ... !
آن سوی روزنه:
کلیک کنید[چگونه گناه نکنیم(قسمت چهارم) - علی اکبر رائفی پور]
۹۳/۰۹/۲۲