مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
پنجشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۱، ۰۲:۵۲ ب.ظ

از کتابی به کتاب دیگر

چهارمقاله‌ی نظامی عروضی را برای کنکور دوبار خوانده بودم.

اما در این یکی دو روز که به بخشی از آن برگشتم تا درباره‌ی فرخی مطلبی بخوانم، فهمیدم آن زمان، معنی بعضی کلمات را اصلا پیدا نکرده بودم. فهمیدن معنی کلمات تازه، شبیه کشف چیز جدیدی در زندگی است. شبیه بیرون کشیدن یک شی کوچک باارزش از زیر خاک.

امروز قصیده داغگاه او را شروع کردم که بعدا درباره‌ی این قصیده و بهانه‌ی سرودنش هم خواهم نوشت. یکی از نکات بدیعی اشعار فرخی توجه ام را جلب کرد و از این رو لازم بود سری هم به کتاب بدیع شمیسا بزنم.

کتاب‌ها همین‌طور هستند. با خواندن هرکدامشان مشتاق خواندن کتاب دیگری می‌شوید، کتابی که گمان می‌کنید احتمالا در درک بهترِ کتابِ اول کمکتان می‌کند. 

انگار هرکتاب دست شما را در دست کتاب دیگری می‌گذارد.

 

۰۱/۰۹/۰۳
یاس گل

نظرات  (۲)

سلام. سلام .سلام

چقدر جودی ابوتی بود این پست، خیلی عالیه👌😅

پاسخ:
اره جودی توی ابن قسمت از کارتونش تازه با کتابخونه آشنا شده بود و دیوانه وار داشت کتاب می خوند

کشف واژه ها حس خییلی خوبی داره. مخصوصا وقتی یهو یه ارتباطی بین واژه ها پیدا می‌کنی و به یه زیر لایه از معنی می‌رسی!

پاسخ:
آره زینب، مثل یه سکه می‌مونه که می گیری توی دستت و با انگشتت خاک رو از روش پاک می کنی و یه فوت می کنی روش و یهو برقش رو می بینی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">