از کتابی به کتاب دیگر
چهارمقالهی نظامی عروضی را برای کنکور دوبار خوانده بودم.
اما در این یکی دو روز که به بخشی از آن برگشتم تا دربارهی فرخی مطلبی بخوانم، فهمیدم آن زمان، معنی بعضی کلمات را اصلا پیدا نکرده بودم. فهمیدن معنی کلمات تازه، شبیه کشف چیز جدیدی در زندگی است. شبیه بیرون کشیدن یک شی کوچک باارزش از زیر خاک.
امروز قصیده داغگاه او را شروع کردم که بعدا دربارهی این قصیده و بهانهی سرودنش هم خواهم نوشت. یکی از نکات بدیعی اشعار فرخی توجه ام را جلب کرد و از این رو لازم بود سری هم به کتاب بدیع شمیسا بزنم.
کتابها همینطور هستند. با خواندن هرکدامشان مشتاق خواندن کتاب دیگری میشوید، کتابی که گمان میکنید احتمالا در درک بهترِ کتابِ اول کمکتان میکند.
انگار هرکتاب دست شما را در دست کتاب دیگری میگذارد.
سلام. سلام .سلام
چقدر جودی ابوتی بود این پست، خیلی عالیه👌😅