شرف هر دستگاه
نادر ابراهیمی در ابن مشغله مینویسد:
«من فکر میکنم کسی که صمیمانه و با تمام وجود و اعتقاد و ایمانش برای این یا آن دستگاه کار میکند، آدم بدی نیست. ممکن است به نظر تو نوع تفکرش درست نباشد، ولی او آدمی است که اگر به خود تو هم اعتقاد پیدا کند برایت خیلی خوب کار می کند. اگر به دیوار هم اعتقاد پیدا کند برایش خیلی خوب کار می کند. او به هیچ چیز به جز خودِ کار کردن فکر نمی کند و در مجموع او در هر دستگاهی که باشد شرف آن دستگاه است.
ممکن است تو ناراحت باشی از اینکه رقیبت آدم خوبی در اختیار دارد، آنقدر عادل باشی که قبول کنی این آدم واقعا خوب است. یعنی باید واقع بین باشی و با نفی ارزش های این آدم، او را از خودت دور و دورتر نکنی.اما بدا به حال آدم هایی که برای دستگاهی کار می کنند و به هیچ چیز مگر پله ی بالاتر اعتقاد ندارند. یعنی بدا به حال آن دستگاه. آن ها به تو که می رسند به زبان تو حرف می زنند، به دیگری که می رسند به زبان دیگری حرف می زنند و خلاصه با هزارکلک، آدم های مختلف را برای مدتی کوتاه به کار می گیرند تا خودشان را از معاونت به مدیریت برسانند. بعد نه خانی آمد و نه خانی رفت. همه ی آدم های آن گروه را می رنجانند و برای همیشه فراری می دهند. و تو تازه می فهمی هیچ چیز نبوده ای مگر یک آلت فعل ساده.»
+ از این حرف ها که بگذریم خیلی وقت بود به تماشای چنین تصویری نیاز داشتم.
خدایا! این مردم را دوباره در کنار هم به شادمانی برسان. به مهربانی. به صلح و دوستی.
نادر ِ نادر :)