مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۲، ۰۵:۴۹ ب.ظ

فهم تازه

شاید این فهمِ تازه یعنی کمی بزرگتر شدن.

فهم اینکه دیگر نباید به روزهای نیامده دل ببندی.

نباید از فکر و خیالِ روزهای دور، زیستن در زمان حال را فراموش کنی.

نباید در شوق و اندوهِ شدن-نشدن های آینده غرق شوی.

راستش را بگویم می خواهم از این به بعد به جای حرف زدن از آرزوهایی که اضلا نمی دانم روزی به آن ها برسم یا نه برای همین چندماه، برای همین امسال برنامه بریزم.

شاید در این صورت به آرامش بیشتری برسم و بخشی از دل نگرانی های اضافی را از دوشم به زمین بگذارم و سبک تر پیش بروم.

۰۲/۰۴/۱۴
یاس گل

نظرات  (۴)

۱۴ تیر ۰۲ ، ۲۲:۰۹ حاج‌خانوم ⠀

سلام 

به نظرم هر دوش باید باشه، هم آرزوها و هم برنامه‌ریزی سال جاری...

ولی نتیجه‌گیری اول مطلب رو دوست دارم.

حال رو دریاب...

هر روز برا خودشه و چیزی رو قربانی چیز دیگری نکن.

 تخت گاز رفتن باعث میشه زیبایی جاده‌ای که توش هستی رو نبینی و این بده واقعا

پاسخ:
آره واقعا. من توی این سال ها خیلی خیلی از حال غافل بودم. تقریبا هیچ وقت نفهمیدمش. ممنونم از حضور و همراهیت مهدیه

چرا لایک رو برداشتی!

زیبا بود... 

پاسخ:
لایک رو از چند سال پیش برداشتم و دیگه فعال نیست.

ممنونم از لطف شما.

چه خوب. شاید منم همینطور باید پیش برم که گفتی!

پاسخ:
فکر می کنم توی هر برهه هرکس با سنجش شرایطش به این نتیجه می رسه که یه روش بیشتر جواب میده تا اون یکی روش.

خیلی خوبه به چنین نتیجه ای رسیدی 

به نظرم بهترین کار رو انجام میدی عزیزم

پاسخ:
ممنونم ازت. منم فکر می‌کنم اینطوری راحت ترم