ظالم vs مظلوم
دیروز صبح وقتی تصاویر حمله بیسابقه فلسطین به اسرائیل را دیدم اولین حسی که تجربهاش کردم ترس و نگرانی بود. ترس از اینکه بعدش چه خواهد شد؟ این جنگ قرار است چند خانواده را داغدار کند؟ چه کسانی را عزادار عزیزانشان کند؟ پاسخ اسرائیل به فلسطین چگونه خواهد بود؟ کدام کشورها وارد جنگ میشوند؟ و ...
با خواندن ترجمه سخنرانی فرمانده کل گردانهای قسام متوجه شدم جنگی اساسی شروع شده است و این مبارزه با تمام مبارزات پیشین فلسطین متفاوت است. کشورهای اسلامی به نشانه اتحاد با نیروهای فلسطینی در خیابانها آمده بودند و جشن و پایکوبی میکردند و کشورهای غربی و اروپایی به نشانه همبستگی با اسرائیل تصاویری از پرچم اسرائیل را بر ساختمانهایشان نورپردازی میکردند.
امروز تصمیم گرفتم فقط برای خواندن تیتر اخبار هر یک از رسانهها سری به صفحاتشان بزنم. رسانههای داخلی که تکلیفشان معلوم بود. اما رویکرد رسانههای خارجیِ فارسی زبان برایم مهم بود. رسانه ای همچون بیبیسی در تلاش بود تا حدی بیطرفانه یا لااقل کمتر مغرضانه خبر را کار کند اما اینترنشنال و من و تو کاملا جانبدارانه به آن پرداخته بودند: محکوم کردن صد در صدی فلسطین و مظلومیت قاطعانه و بیتردید اسرائیل.
منی که در سالهای اخیر از هر چه تنش و مبارزه و بحث بوده دوری کردهام، منی که در چند سال اخیر بنا به دلایل متعددی، سازش و در خود ریختن و تاب آوردن و سکوت کردن را پیش گرفتهام، پس از اندیشیدن به تمام مصیبتهای و رنجهایی که فلسطینیان در طی این سالها از دست رژیم اسرائیل کشیدهاند به این نتیجه رسیدم این جنگ تنها راه باقی مانده برای احقاق حقوق مردم فلسطین است. منی که خود طرفدار صلحم به این نتیجه رسیدم که متاسفانه همیشه نمیتوان با گفتگو و صلح و سازش یا با دستهای خالی به نتیجه رسید آن هم وقتی طرف مقابلت در پاسخ به سکوت و سازش تو، بیش از گذشته به طرفت یورش آورده و بیامان به تو میتازد. (هرچند که فلسطین در این سالها ساکت نبوده است اما هیچگاه هم شبیه امروز به اسرائیل پاسخ نداده است)
برای من قابل قبول نیست که برخی دوستانمان و همچنین برخی از همین رسانهها که همیشه در مقابلِ کشته شدن کودکان، زنان و جوانان فلسطینی به دست سربازان اسرائیلی سکوت کردهاند، حالا با نادیده گرفتن رنج چندین ساله مردم فلسطین و با چشمپوشی از کاری که اسرائیل با آنها و آب و خاکشان کرده است، چنین جنگی را قاطعانه محکوم میکنند و به حمایت از مردم اسرائیل فریاد پایان دادن به مبارزه سر میدهند و فلسطین را ظالم و جنایتکار میخوانند. شما یک کدام از تیترهایی که اکنون در خبرهایتان علیه فلسطین کار میکنید برای اسرائیل به کار نبردهاید. از کدام عدالت حرف میزنید؟ کدام صلح؟
اگر از آنچه نوشتهام اینگونه برداشت کردهاید که 《 داری میگویی هرچه سر اسرائیلیان میآید حقشان است و تر و خشک با هم میسوزند و این حرفها؟》 باید بگویم که خیر. اتفاقا روزهایی بوده که خودم را جای انسانی زاده آن خاکهای اِشغالی گذاشتهام و فکر کردهام مثلا اگر یک کودک اسرائیلی بودم یا اگر یک دانشآموز اسرائیلی بودم که فقط آنچه در مدرسه به من دیکته شده بود و آنچه در رسانههایم پخش شده بود را پذیرفته بودم، یا اگر راه من برای پی بردن به حقیقت امر دشوار و پرخطر بود، آنوقت باز هم در زمره نظامیان و جنایتکاران قرار میگرفتم؟ من هیچوقت نمیتوانم بگویم همه کسانی که در خاک اسرائیل هستند ظالم یا طرفدار ظالمند. من آنجا نبودهام، نزیستهام و نمیتوانم بگویم به یقین تمام ساکنان فعلی اسرائیل همسو و همنظر با تفکر مستبدانه رژیم خود یا موافق با اقدامات ظالمانه حکومتشان در خصوص فلسطین بودهاند. چنین نبوده است. بنابراین من از کشته شدن چنین افرادی در جنگ خوشحال نخواهم شد. آنها هم قربانیاند.
اما تمام حرف من این است که اگر به واقع با ظلم مخالفید، اگر به واقع از ظالم بیزاری میجویید، اگر به صلح معتقدید پس همیشه چنین باشید. اگر امروز با دیدن تصاویری از کشته شدگان غیرنظامی اسرائیل به درد آمدهاید، تصاویری از نوگلان پرپرشده و اجساد بیجان جوانان فلسطینی بر دست مادران و پدرانشان را هم به یاد بیاورید و برای همه آنها خون گریه کنید.
+جایی خواندم اکثریت شهرکنشینان سرزمینهای اشغالی را نیروهای شبه نظامی مسلح تشکیل میدهند و زنان و مردانشان تا ۴۰ سالگی جزو نیروهای ذخیره ارتش محسوب میشوند. از این رو صحبت از کشته شدن غیرنظامیان اسرائیلی، یک مظلومنمایی رسانهای است. چه اینگونه باشد و چه نه در هر حال باید بپذیریم آنچه اتفاق افتاده است نتیجه رفتارهای چندین و چندساله رژیم اسرائیل با مردم فلسطین بوده است.
من خیلی شنیدم که شهروند غیرنظامی اسرائیل نداریم و جز آموزش ابتداییاشون آموزشهای نظامی و مسلحانه است و تربیت سرباز
چون سند محکمی براش ندیدم تاییدش نمیکنم، عکسهایی دیدم که میتونن نشونهای از همین جریان باشن اما برام قطعی نیستن
چیزی که قطعیه اینه که هر شهرکی که اشغال میکنن و به سمت خاک فلسطین جلو میان، نظامیهاشون اونجا مستقر میشن. بعد اینکه چندتا شهرک جلوتر رو هم گرفتن و مرز رو دورتر کردن نظامیها کوچ میکنن به مرز جدید و شهرک جدید، سایر مردمشون میان ساکن میشن تو شهرکهای عقبتر
پس دیگه این مرزها واضحا دست نطامیا بوده...