تخیلی که جهان مرا زیباتر می کند
می گوید: خوشم می آید که این فیلم و سریال ها را دنبال می کنی. می گویم: درون آن ها دنبال شخصیت هایی می گردم که دوستشان داشته باشم یا عاشقشان شوم. اگر چنین شخصیتی را در آن سریال، انیمیشن، فیلم یا کتاب بیابم سرنوشت او هم برایم مهم خواهد بود و دیگر ولش نمی کنم. می گوید: هنوز نوجوانِ نوجوانی. (منظورش این است که هنوز مثل یک نوجوان روی شخصیت های غیرواقعی کراش می زنی یا به زبان خودمان دلبسته آن ها می شوی.)
اتفاقا همین دیشب داشتم به همین ویژگی فکر می کردم. به اینکه هنوز تخیل در من قوی است. هنوز جهان رویایی، فانتزی و خیالی خودم را دارم و با آن خوشم، حتی اگر داشتن چنین دنیایی آن هم در سی سالگی، برای بیشتر بزرگترها و هم سالانم مضحک، غیرقابل درک، زشت یا ناپسند باشد. البته معتقدم جا داشت از این ویژگی در نوشتن داستان های تخیلی بهره ها ببرم اما فعلا همین که زندگی ام را شیرین تر می کند برایم کافی است.
دو روز پیش دختری را در میدان دیدم که دستبندهای مهره دار می فروخت. از کارهایش خیلی خوشم آمد. قیمتش هم مناسب بود، ارزان تر از نمونه هایی که در صفحات اینترنتی به فروش می رسند. از او دو دستبند خریدم و بعد یک دستبند هم به او دادم تا برایم تنگترش کند. امروز از او پرسیدم به میدان می آید که دستبند را تحویل بگیرم؟ و آمد و آن را گرفتم. دیگر به دستم اندازه شده بود.
کار این شماره از مجله تمشک هم تمام شد. یکی دو روزی استراحت می کنم و بعد سر اصلاحات پایان نامه می نشینم.
+ معمولا وقتی با لپ تاپ پستی را می نویسم، نمی توانم نیم فاصله ها را رعایت کنم. نیم فاصله برایم در بیان کار نمی کند. بر من ببخشایید.
سلام
موفق باشید.
از همدانشگاهیات یاد گرفتم.
شیفت، کنترل و F2 نیمفاصله صحیح است. در بیان هم کار میکند. شیفت و کنترل را بگیر و بعد F2 را بزن😊