مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی

پیرو پست شب گذشته،به راه حلی برای رهایی از این معضل فکر می کردم.

حتی لزوم وجود یک مشاور زبده در زندگی ام برایم ملموس تر شد.

فکر کردم و فکر کردم.

تقاضا از دوستان در ارتباط با اینکه حتما حتما راس ساعت-حالا با پنج شش دقیقه این طرف آن طرف تر-در محل قرار حاضر شوند راه گشا نمی توانست باشد.چرا که پیش از این هم در پیام هایم می نوشتم راس ساعت در فلان جا و چنین چیزی پیش نمی آمد.

فکر کردم و فکر کردم.

محل قراهایمان را بررسی کردم:روی فلان پل،فلان ایستگاه بی آر تی،فلان میدان،جلوی درب فلان مجتمع تجاری و ... .

ایراد از محل قرارهایمان بود.مکان های بازی که با گذر دقایق و ایستادن طولانی مدت در آن ها،سردی و گرمی هوا می توانست موجب کلافگی ام شود.

بنابراین به این نتیجه رسیدم که از این به بعد با این شکل اماکن برای انتظار کشیدن دیگران مخالفت کنم و مثلا بگویم من در داخل مجتمع تجاری یا کافی شاپ تو را دیدار خواهم دید.

حتما یک کتاب نیز همراه خود داشته باشم تا دقایق انتظار آسان تر بگذرد.البته نه کتابی شبیه به رمان یا هر کتاب دیگری که خواندنش نیازمند تمرکز است.کتاب داستان کوتاه،شعر یا اصلا فلش کارت های 504 برای مرور واژگان انتخاب مناسب تری است.

شاید برخی دوستان هیچ وقت هیچ وقت نتوانند مقید به زمان باشند.البته می گویند این قبیل چیزها به مزاج آدمی یا حتی تیپ شخصیتی افراد هم ارتباط دارد و شاید اگر که در من این مسئله انقدر مهم است به سوداوی بودنم یا INFJ بودنم در این زمان، مرتبط باشد.

علی ای حال اگر شما نیز مانند من با چنین مسئله ای رو به رو هستید شاید راهکار مذکور برایتان مفید واقع شود.

و البته یک چیز دیگر...

حالا می توانم این را بهتر درک کنم که چقدر توجه به تفاوت تیپ های شخصیتی می تواند  در سازگاری یا ناسازگاری افراد با هم دارای اهمیت باشد...


۹۶/۰۹/۱۷
یاس گل

نظرات  (۸)

از انتظار کشیدن و صبر کردن بدم میاد 😕😕😕
آدم باید وقت شناس باشه:)
پاسخ:
والا
من هم گاهی دیر میرسم.ولی معمولا گیر ادمای دیر بیا یا اصلا نیایی میفتم که....آغا صلوات بفرست!
برای همین الان با تجربه تر شدم و در موارد برخورد با ادمای اصلا نیا معمولا یه برنامه یدکی دارم که به محض مالیده شدن برنامه اول اونو به کار میبندم.لازم به ذکره که این قضیه برنامه یدکی فقط در صورت وجود ادم های پایه برنامه های یهویی امکان پذیره!
و من الله توفیق:)))
+بیا خودم بت مشاوره میدم

پاسخ:
تو کف اونایی هستم که میگی کلا یهو نمیان.
تو که وضعت بدتره 😃
حالا بماند که بعدش با کل دوستان عنایتی می فرماییمشون!
ولی خب حقشونه.د آخه همه برنامه ها رم خودشون جور میکنن و نمیان:/
پاسخ:
راستی جرویس رو بگو.نامرد چقدر جودی رو منتظر میذاشت.البته تو انیمیشن...بعیده از شخصیتش
خو آخرش اومد که بمونه دیگه:)))))
حالا اینجوریم باشن بازم حرفی نیست
سلاااام
یه روش دیگه مکان های قرار رو پر ترافیک و دور رو انتخاب نکنیم اینطوری انتظار کمتری رو میکشیم :)))
پاسخ:
صحیح است
صحیح است 
البته ما همین نزدیکای خونمونیم اغلب
ولی بازم دیر میرسن !!
ای وای ...
دیگه حرفی ندارم :/
پاسخ:
ولی فک کنم ازاین به بعد درست بشه.یه حس درونی بهم میگه :))
اون که کاملا
ان شالله ؛)
منم دوست ندارم تاخیر دیگران رو!اغلب بهم میگن که خیلی با نظم و ترتیب هستی و دوست داری همه چیز سر جای خودش و به وقت خودش باشه.
راستی یاسمن،تو504رو میخونی؟منم تقریبا دارم تمومش میکنم.کلماتش خیلی خوب و کاربردیه.

تفاوت بین تیپ های شخصیتی گاهی من را آزار میدهد و اغلب سعی میکنم به آرامی از کنار تفاوت ها بگذرم.هرچند که در این روزگار،اغلب به وقت توجه نمیکنند...!
پاسخ:
وای توام؟میبینی چقدر حرص درآره این صبر کردن های مکرر؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">