مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
چهارشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۵۴ ب.ظ

تا حل کنم این مشکل...

الهه پیام می دهد که:در برنامه ی مشاعره ی رادیو ایران شرکت میکنی؟

در جا می گویم:نه!

همیشه از شرکت در مشاعره ها واهمه داشته ام.همیشه فکر میکنم باید آنقدر روی حفظیات خود کار کرده باشم تا بتوانم مقتدرانه در چنین مجالسی شرکت کنم و یک وقت در دور سوم چهارم کم نیاورم.

دوچرخه را تا صفحه ی 18 ورق می زنم تا ببینم این بار کدام خوانش به من افتاده است.داستانی است از رفیع افتخار.همین را باید بخوانم.

به صفحه ی 19 دوچرخه هم نیم نگاهی می اندازم.همین که عکسی از سعدی می بینم،همین که اسم فرناز را پای مطلبی به مناسبت روز بزرگداشت سعدی می خوانم،حالی به حالی می شوم.

به فرناز پیامی می فرستم و اظهار شوق می کنم.

بعد یک آن حس میکنم لازم است از دل آشوبی این روزهایم برایش بنویسم.هرچه که باشد در تمام این مدت او راهنمای من بوده است.

مثل همیشه به من روحیه می دهد و می گوید تو زحمت کشیده ای و مطمئنا جواب خواهی گرفت.

خودم هم به همین ها فکر میکنم.به اینکه خداوند کوشش آدمی را بی پاسخ نمی گذارد.

دوباره روزها را می شمارم.

بعد با خودم فکر میکنم این چند روز که تمام شود تازه یک دوره ی یک ماه و نیم،دو ماهه ی دیگر را باید به انتظار بنشینم.

بعد این بیت حافظ در ذهنم به تکرار می افتد:

زین دایره مینــــا خونین جگـرم می ده

تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی


مدت هاست که به حافظ تفال نزده ام.

شاید همین روزها به سراغش روم.

۹۷/۰۱/۲۹
یاس گل

نظرات  (۶)

همیشه برای توی جمع مشاعره کردن استرس داشتم... بحث برد و باخت نیست... نمیدونم
پاسخ:
خب یه وقتا یه چیزی شبیه به خجالت یا عدم اعتماد به نفس یا ترس هم مطرحه.یه وقتام آمادگی نداشتن.
فکر کنم می‌خوای کنکور شرکت کنی^_^
موفق باشی عزیزم
مشاعره هم، یه زمانی توش خوب بودم ولی من هم سرعتم قدری نبود که بتونم در برنامه‌ای شرکت کنم. معلم فیزیکم مدام اصرار می‌کرد برو مشاعره شبکه آموزش دکتر آذر. ولی راستش من فکر می‌کردم باید خیلی خیلی خوب باشم و روی خودم کار کنم که بتونم برم. الان هم آمادگیمو از دست دادم و اخیرا برنامه مشاعره‌ای تو دانشگاه برگزار شد که نتونستم برم:( حیف..
پاسخ:
اوهوم.کنکور در پیش دارم 😊
ممنونم ازت
منم مشکلم همینه.میگم کسی که میره باید تمرین داشته باشه تعداد ابیات زیادی رو با توجه به دسته بندی حروف آغازینشون  بلد باشه تا بتونه خوب ظاهر بشه
شرکت میکردی ، اعتماد بنفس داشته باش:)
در کنکوری هم موفق باشییییی!
پاسخ:
آخه وقتی تعداد اشعار لازم رو بلد نیستم برم اونجا آبرو خودمو ببرم دور چهارم حذف شم؟اقتدارم فرو میریزه 😂
بله ولی استرس دلیل اینهاست!
نمی دونم چرا حفظ شعر اینقدر برام فراره!!
شعر رو دوس دارم ولی از حفظ کردنش خوشم نمیاد حالا مشاعره دیگه جای خود دارد ...
پاسخ:
:))
منم یه زمانی خیلی واهمه داشتم از شرکت تو مشاعره، ولی خب یبار گفتم به امتحانش می ارزه و شرکت کردم و اتفاقا نفر اول شدم، به نظر من یبار شرکت کن، جالبه، کلی هم اشعار و بیت های جدید یاد می گیری... مسابقه تموم میشه ولی بیت ها می مونن برات
پاسخ:
ببینم چطور میشه.شاید هم شرکت کردم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">