مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۲۲ ب.ظ

چند روز مانده به کنکور ارشد

کارت های کنکورمان آمده. چند هفته ی پیش بود که کلا از دادن کنکور در این شرایط منصرف شدم. با خودم گفتم حالا مثلا خیلی درس خواندی که می خواهی 4ساعت با ماسک توی آن سالن ها بنشینی و تست بزنی؟ ولی کسی در خانه با کنکور ندادنم موافقت نکرد. گفتند تو همه چیز را رعایت میکنی. حتی اگر درست و حسابی هم درس نخوانده ای می توانی به چشم یک کنکور آزمایشی به آن نگاه کنی. از این حرفشان بدم نیامد. نگاه خوبی بود.

اما هفته ی پیش دوباره دست به دعا برداشتم و گفتم : خدایا! اگر صلاح نمی بینی کاری کن محل آزمونم جای دوری بیفتد. 

اما کارت ها آمد و من جای نسبتا نزدیکی افتادم. حالا انگار تازه باورم شده که کنکور دارم. که فقط چند روز تا آزمون ارشدم باقی است. که دیگر قرار نیست چیزی لغو شود یا به تعویق بیفتد.

با خودم می گویم درست است که از فروردین دیگر درس نخواندی اما بیا و همین چند روز را هم که شده همان هایی که خوانده بودی دوره کن.

و حالا دارم می روم که همین کار را کنم...

۹۹/۰۵/۱۳
یاس گل

نظرات  (۱)

امروز سر نماز صبح از خدا موفقیت و سلامتی خواستم برای تو و همه ی کنکوریها.

راستی اگه میشه از تجربه ی کنکور کرونایی برام بگو  حقیقتا کمی استرسشو دارم.

 

پاسخ:
زینب یه پست کوتاهی الان گذاشتم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">