مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۵۸ ق.ظ

مرد رویاها

شب - داخلی - ماشین - خیابان های هامبورگ

یک دانشجو پشت فرمان نشسته و چمران در سمت دیگر.

بر صندلی عقب ماشین نیز دو دانشجو نشسته اند.

راننده : استاد ! اگر شما موافقت کنین برای برگشتن به ایران،من و خیلی ها مثل من حاضریم درسمون رو ول کنیم و بیایم در رکاب شما مبارزه کنیم.

چمران : از این حسن نظر شما متشکرم.ولی اگر شما میخواستین مبارزه کنین،پس چرا اومدین اینجا؟

راننده : اومدیم که به سلاح علم مجهز بشیم.

چمران : پس چرا قبل از مجهز شدن میخواین برگردین؟!

 

 

سخن مسافر: حالا مصمم تر از قبلم.کم کم همه چی درست میشه انشاالله.

مقام معظم رهبری:البته در همه رشته ها می شود موثر بود.هرکس باید در بخش خودش قوی باشد.فقط باید مانع جلویش نباشد و بستر پیشرفت آن فراهم باشد.هر کس هم نیتش را خدایی کند،سودش مضاعف میشود.

منصوره کرمی (همسر شهید علی محمدی): اینکه عده‌ای از دانشجویان برای پیمودن راه آن شهید تغییر رشته می‌دهند بسیار کار سمبلیک و زیبایی است اما از نظر من این کار اشتباه است زیرا ما در همه عرصه‌ها نیازمند پیشرفت هستیم.

پیشنهاد مسافر: کتاب "مرد رویاها"- سید مهدی شجاعی

۹۳/۰۳/۰۴
یاس گل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">