مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۴۰۲، ۰۷:۴۶ ب.ظ

نگاه کردنِ او در آستانه در

هوا ابری است. مادربزرگ پرده‌های پذیرایی را کشیده است. چراغ‌ها خاموش است. یک ساعتی می‌شود که روی تختش خوابیده. اینجا نت خوبی ندارم. به کلاس آنلاینم هم نمی‌رسم.
گوشی‌ام را برمی‌دارم و نگاهی به کتاب‌های الکترونیکِ توی گوشی می‌اندازم. گاهی دلم می‌خواهد یک نفر یک کتاب شعر تازه برایم بیاورد با یک آلبومِ موسیقی بی‌کلام جان‌بخش که تاکنون نشنیده‌ام. دلم می‌خواهد هر کدام از این‌ها را با وسواس و بنا به دلیلی انتخاب کرده باشد و بدم نمی‌آید که آن روز یک روز پاییزیِ به تمام معنا باشد. نه از آن روزها که هوا آلوده است.
بلند می‌شوم در تاریکیِ خانه راه می‌روم. یواشکی سر می‌کشم که ببینم مادربزرگ خواب است یا نه. خواب است. می‌خواهم بروم اما چیزی مرا دوباره به سمت اتاقش برمی‌گرداند تا نگاهش کنم. کمی جلوتر می‌روم. درست در آستانه در. دارم همین‌طور نگاهش می‌کنم که یک دفعه بیدار می‌شود و سمت من برمی‌گردد. دست و پایم را گم می‌کنم و الکی زل می‌زنم به در، که مثلا با شما کار نداشتم آمده بودم به در زل بزنم! :)) می‌بینم نمی‌شود جمعش کرد.

وارد اتاق می‌شوم و با مادربزرگ شروع می‌کنیم به صحبت کردن. بعد هم به کارهای خانه می‌رسیم تا خاله برگردد.

۰۲/۰۷/۱۲
یاس گل

نظرات  (۴)

۱۲ مهر ۰۲ ، ۲۰:۳۱ یاسمن گلی :)

یک کتاب شعر تازه و قدم زدن تو کوچه پس کوچه های شهر با یه لیوان گرم کاپوچینو دلم میخواد :)

پاسخ:
به به، امیدوارم این پاییز تجربه اش کنیم
۱۲ مهر ۰۲ ، ۲۳:۱۱ حاج‌خانوم ⠀

سلام یاسمن جان

قدر بدون این لحظات را

ان‌شاءالله حالا حالاها سایه مادربزرگ روی سرتون باشه...

پاسخ:
سلام عزیزم. ممنونم از دعات. تن عزیزانت سلامت. الهی در پناه خدا باشن همیشه

خدا حفظشون کنه :)

پاسخ:
ممنونم عزیزم. خدا عزیزانت رو حفظ کنه

خدا حفظشون کنه. چه قشنگ توصیف کردی حال و هوای خانه‌ی مادربزرگ رو!

پاسخ:
چه خوب که تونستم حس و حال اونجا رو بهت منتقل کنم. خدا آدم‌های دوست داشتنی زندگیت رو برات نگه داره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">