مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی
جمعه, ۲۱ مهر ۱۴۰۲، ۰۹:۰۶ ق.ظ

هجرت

دیشب، پاییز پشت پنجره بود. آن بالا ابرها می‌غریدند و این پایین، زمین خیسِ خیس بود. صدای بچه همسایه از طبقه بالا می‌آمد و من داشتم به آرامی سر روی بالش می‌گذاشتم که بخوابم. فکر کردم چه خوب که اینجا جنگ نیست. چه خوب که می‌توانم آرام بخوابم. چه خوب که خانه‌ای داریم. چه خوب که بر سر خانه‌هایمان باران می‌بارد، این رحمت الهی نه موشک‌های جنگی. و بعد دیدم دوباره دارم از تصور شب و روز تلخ مردمِ آنجا گریه می‌کنم. دیدم دوباره دارم برای آن‌ها دعا می‌کنم.

صبح شد. پیام‌هایم را نگاه می‌کردم. دوست افغانستانی‌ام جوابِ سوالِ دیروزم را داده بود. از او پرسیده بودم در این مدت که ایران بوده‌اند تاکنون به خاطر مهاجر بودنشان حرفِ درشتی شنیده‌اند؟ و غم‌انگیز اینکه بله شنیده بودند. از روزهایی نوشته بود که در شلوغی مترو پشت‌بندِ ملیتشان فحش خورده‌ بودند. از روزهایی که هنگام بازرسی برای ورود به حرم عبدالعظیم از کسی دیگر نفرین سرنگونی‌شان را شنیده‌ بودند. و گفته بود تازه این وضعیت ما است که قانونی و به قصد تحصیل به اینجا آمده‌ایم.

یادم هست هر دوی آن‌ها همیشه می‌گفتند شاید بد نباشد برای دکتری هم اینجا بمانند و من پیش خودم خیال می‌کردم آن‌ها حالاحالاها در کشورم هستند و فرصت زیادی برای با هم بودن داریم اما دیروز برای اولین بار دوست خوب و نجیب و زیبای من گفت می‌خواهیم هرچه زودتر درسمان را تمام کنیم و به افغانستان برگردیم...

 

هر جاده، جاده دیگری دارد

جاده‌ها را پشت سر خواهیم گذاشت

هم با همان پرسشِ بی‌پایان:

... که تا کجا؟

 

محمود درویش

۰۲/۰۷/۲۱
یاس گل

نظرات  (۵)

من هم این روز ها گمان میکنم در نقطه ای ایستاده ام که با هم‌زبانِ پارسی گویِ جدا افتاده از وطنِ افغانستانی، هم‌وطن‌ترم تا آن ایرانیِ از دماغ فیل افتاده ای که به دیده تحقیر به این قوم شریف می‌نگرد؛
با آن مجاهدِ مسلمان فلسطینی هم‌آیین ترم تا دوصد شیعه‌ی مدعی، که بخاطر سنّی بودن اهالی قدس، چشم بر مظلومیتشان می‌بندند ؛

روز های غریبی است ...

پاسخ:
خیلی زیبا نوشتید
بله
غم‌انگیزه.
و علی‌رغم اینکه می‌دونیم ما خاورمیانه‌ای‌ها در تحمل دردهای مشترک منطقه چقدر یکه و تنهاییم، به جای همدلیِ بیشتر، عنادورزی می‌کنیم. مگه ما جز خودمون کسی رو داریم؟
۲۲ مهر ۰۲ ، ۱۲:۴۰ پسر انسان

اللهم عجل لولیک الفرج :)

پاسخ:
آمین

امروز توی درمونگاه دو تا خانم افغان کنارم نشسته بودن تا نوبتشون بشه، فکر کردم سر صحبت رو باهاشون باز کنم که حس خوب پیدا کنن. راجع به دکتر نظر دادم و درباره‌ی دلخوشی که مهم تر از سلامتیه حرف زدم... همون چند دقیقه حس کردم چقدر اینا متین و صبورن چون واقعا مردم نگاه می‌کردن و حتی یه خانمی از خود من پرسید"خانم شما افغانی‌ای؟"  با لحن کاملا جدی و از روی فضولی. انگار داشت آدرس خیابون می‌پرسید.

حالا من موافق این بی نظمی تو مهاجرت نیستم و نقد دارم به این وضع، اما منکر فشارهای روانی روی مهاجرا هم نمیشم.

 

به قول پیمان حقیقت اگه قشر نخبه‌ی افغانستان هم میومدن ایران در اون صورت نگاه مردم شاید تغییر می‌کرد 

پاسخ:
چه کار خوبی کردی فاطمه. به نظرم همین که حس کنن لزوما همه ایرانی ها هم براشون گارد نمیگیرن و حتی ممکنه مثل یه دوست بشینن و یه گپ و گفتی باهاشون داشته باشن لااقل توی اون دقایق یه کم احساس امنیت بهشون میده و شاید از فکر کردن به اینکه الان آدم های اطرافشون چه نظری نسبت بهشون دارن رها بشن. یه کم از سنگینی جو اطرافشون کاسته شه.
 ضمن اینکه قبول دارم باید در مورد  مسئله مهاجرت برنامه ریزی منسجم تری صورت بگیره تا از بروز برخی اتفاقات تلخ پیشگیری بشه و یه عده دیگه به پای کاری که هموطنشون کرده نسوزن.

سلام

تولدت مبارک یاسمن.

 سالها به شادی و سلامتی زندگی کنی و خدا بهترین ها رو بهت بده دوست خوبم.

پاسخ:
سلام عزیزم 😍 خیلی خیلی ممنونم ازت که به یاد داشتی. سلامت باشی.

سلاااام یاسمن. اومدم ببینم یادداشت جدید نوشته‌ی یا نه، که نظر زینب رو دیدم و متوجه شدم چند روز گذشته، تولدت بوده!!!! 

تولدت مبارک دختر خوب. واقعا لفظ دختر خوب تعریف درستی برای توئه عزیزدلم. امیدوارم خوب بمونی و هر روز دلت خوش‌تر از روز قبل باشه💗✨️

پاسخ:
فاااطمه 😍 خیلی ممنونم ازت عزیزم. آره البته خیلی هم نگذشته، همین دو روز پیش بود. خوشحالم کردی. قدردان محبتت هستم. 🥰

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">