مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

مسافر پیاده

هـنـــوز در سـفـــرم

نه آنکه جهانگرد یاکه در سفر باشم،اما،
مسافرپیاده بخوانیدمرا،
که درجاده های تخیل ناگریز ذهن،محبوس مانده ام،
واین ها ورق پاره های همان زندان است

استفاده از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نامه نویسی» ثبت شده است

دوشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۵۶ ب.ظ

ساختارشکنان دنیای فناوری

راستش با آنکه تصمیم سختی بود،در نهایت بر آن شدم دیگر برای هرکس،به اندازه ای که برایم مهر خرج می کند،مهربانی کنار بگذارم.نهایت نهایتش کمی بیشتر از او نه آنکه به مانند گذشته،خیلی خیلی بیشتر از او!
شما نمی دانید که یک آدم وقتی که بارهای بار،به دیگران محبت نثار می کند و عشق،وقتی که به سختی تنها نیمی از آن همه انرژی را باز پس می گیرد،روح و روانِ او،چگونه دچار فرسایش و ساییدگی می شود!چگونه...
من پیامبر نیستم که یارای این همه دریافت نامهربانی ام باشد در جواب مهر!
این شد که دیگر کاری خارج از ظرفیتم برای دیگری انجام نمی دهم که بعد به خاطر قدرناشناسی اش غصه ام باشد.
بگذریم.
خبر جدید آنکه؛در کنار رفیق خراسانی
عزیز،یار مهربانی از دیار آذربایجان شرقی نیز،به جمع نامه بنویس هایمان اضافه شده.
و حدس می زنم تا انتها نیز،همین دو دوست،برای روزگار نامه نویسی ام باقی بمانند.نامه ی اول اسماء من،آنقدر محکم و راسخ بود که بتوان با اطمینان این را گفت و در کنار زینب قرارش داد.
حالا ما باانگیزه تر از گذشته،ساختارشکنان دنیای فناوری خواهیم بود.
انسان هایی که در قرن 21برای هم نامه می نویسند و به صندوق های پست سلامی گرم روانه می کنند و  به پستچی ها درود می فرستند...




۵ نظر ۰۱ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۵۶
یاس گل
جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۶:۵۱ ب.ظ

بی نامه گی!

اصلا می دانید که چیست؟

نامه هایی که بی جواب می مانند،جودی آبوت درون مرا زنده تر می کنند.جودی آبوتِ زخم خورده را!

آدم احساس می کند که با یک جان اسمیت نامی طرف است که از اول با فرزند معنوی اش طی کرده،تا نامه ها یک طرفه باقی بمانند و هرگز انتظار رسیدن پاسخی به دستخط شخص بابالنگ دراز را نداشته باشد!

باز هم صد رحمت به جان اسمیت.لااقل یک منشی به نام آقای گریگز داشت که از جانب او حرف های مهمی را به چشم و گوش جودی می رساند!

اما ما با جان اسمیت نام های بی منشی و بی نامگی روزهایمان چه کنیم؟


http://dandy65.persiangig.com/image/Judy/judy%207.JPG


براده های یک ذهن:

خدا را شکر که زینب هست.زینبی که نامه ها را بی جواب نمی گذارد.اگر هم که دیر کند در ارسال پاسخ،حتما سرش شلوغ بوده است.اما...پاسخ نامه های دیگر من چه می شود؟

۲ نظر ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۵۱
یاس گل